دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۸

عباس رافعی:

«پایان‌بندی» باید از دل درام بیرون بیاید نه از خارج از آن/ تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که «داستان‌ها» از «انسجام روایی» برخوردار شوند و «اعتماد مخاطب» را جلب کنند

عباس رافعی

سینماپرس: عباس رافعی گفت: ای‌کاش مسئولان سازمان صداوسیما یا پلتفرم‌های تولید، گروه‌های تولیدکننده را موظف می‌کردند که فیلمنامه‌ها به‌طور کامل نوشته و تأیید شود، پیش از آن‌که پروژه وارد مرحله تولید شود. پایان‌بندی باید از دل درام بیرون بیاید، نه از خارج از آن. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که داستان‌ها از انسجام روایی برخوردار شوند و اعتماد مخاطب را جلب کنند.

به گزارش سینماپرس، عباس رافعی، کارگردان، نویسنده و تهیه کننده که آثاری همچون «تولدی دیگر»، «راز مینا»، «آیه های زمینی» و ...در کارنامه خود دارد به تازگی مصاحبه ای با خبرآنلاین انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

عباس رافعی

یکی از چالش‌های رایج در سریال‌های ایرانی، پایان‌های قابل پیش‌بینی و اغلب «خوش» است. به نظر شما چرا بیشتر سریال‌ها از این الگو پیروی می‌کنند؟

متأسفانه در تولیدات سریالی کشور ما، فیلمنامه‌ها به‌صورت کامل پیش از آغاز تصویربرداری نوشته نمی‌شوند. همین امر باعث می‌شود پایان‌بندی‌ها تابع دیدگاه‌ها و سلیقه‌هایی باشند که در جریان ساخت سریال ـ چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی ـ توسط مسئولان اعمال می‌شود.

زمانی که یک سریال با فیلمنامه کامل، دقیق و منسجم نوشته می‌شود، روند شخصیت‌پردازی، مسیر حوادث و پایان‌بندی نیز در راستای درام پیش خواهد رفت. اما آنچه در واقعیت رخ می‌دهد، این است که در بسیاری از مواقع پایان داستان‌ها به‌ناگاه تغییر می‌کند. حتی اگر با نویسندگان یا کارگردانان سریال‌ها گفت‌وگو کنید، خواهید شنید که آن‌ها نیز از این تغییرات ناراضی‌اند و عنوان می‌کنند که قرار نبوده پایان‌بندی به این شکل رقم بخورد.

یعنی پایان‌بندی‌ها بیشتر بر اساس ملاحظات بیرونی شکل می‌گیرند تا منطق درام؟

دقیقاً همین‌طور است. پایان‌ها نه بر اساس منطق داستان، بلکه براساس سلیقه برخی مدیران یا سرمایه‌گذاران شکل می‌گیرند. در سریال طنز ابله ساخته کمال تبریزی، صحنه‌ای وجود دارد که نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده دور میز نشسته‌اند و درباره مسیر داستان تصمیم‌گیری می‌کنند، اما در نهایت تهیه‌کننده‌ای که تأمین مالی پروژه را برعهده دارد، تصمیم نهایی را می‌گیرد. این موقعیت، به طنز بیانگر واقعیتی است که متأسفانه در بسیاری از تولیدات ما رخ می‌دهد.

تأثیر این نوع پایان‌بندی‌ها بر کیفیت کلی سریال چیست؟

این نوع پایان‌بندی‌ها، باعث لطمه جدی به انسجام داستان و باورپذیری روایت می‌شوند. وقتی مخاطب احساس کند که یک شخصیت به‌طور ناگهانی به ثروت می‌رسد یا در عرض چند روز مسیر زندگی‌اش به‌کلی تغییر می‌کند، پیوند احساسی او با داستان قطع می‌شود و اعتمادش به کلیت اثر از بین می‌رود.

آیا قانونی در این زمینه وجود دارد که مسیر درام را محدود کند؟

در واقع قانونی به معنای صریح و مدون وجود ندارد، اما سلیقه برخی افراد به‌مرور به شکل قاعده درآمده است. نوعی سلیقه تحمیلی بر گروه‌های تولیدکننده حاکم است که آن‌ها را مجبور می‌کند روایت را در مسیری مشخص هدایت کنند، نه لزوماً در مسیری که منطق داستان حکم می‌کند.

به نظر شما مخاطبان امروز، به‌ویژه نسل جوان، چگونه با این نوع پایان‌بندی‌ها برخورد می‌کنند؟

واقعیت این است که نسل جدید، سریال‌های ایرانی را تماشا نمی‌کند. آن‌ها به‌طور مستقیم به آثار پلتفرم‌هایی مانند نتفلیکس دسترسی دارند. وقتی سریالی در آن‌جا منتشر می‌شود، فردای آن‌روز با زیرنویس در دسترس مخاطبان ایرانی قرار می‌گیرد. در حالی که نتفلیکس و سایر تولیدکنندگان جهانی، بر اساس پژوهش، مخاطب‌شناسی و تحلیل افکار عمومی سریال می‌سازند، در کشور ما، مخاطب در اولویت قرار ندارد. سریال‌ها برای رضایت مدیران ساخته می‌شوند، نه برای جذب مخاطب.

تصویری از «پایتخت ۷»

با وجود تمام این چالش‌ها، آیا تجربه‌های مثبتی هم در این زمینه داشته‌ایم؟

نمونه‌ای مانند پایتخت را می‌توان تا حدی جدا دانست. این سریال با مخاطب رشد کرده و خاطره جمعی مردم با آن گره خورده است. اما حتی در مورد آن هم نمی‌توان ادعا کرد که به‌طور کامل در تغییر افکار عمومی موفق بوده است.

در نهایت، برای بهبود این وضعیت چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

ای‌کاش مسئولان سازمان صداوسیما یا پلتفرم‌های تولید، گروه‌های تولیدکننده را موظف می‌کردند که فیلمنامه‌ها به‌طور کامل نوشته و تأیید شود، پیش از آن‌که پروژه وارد مرحله تولید شود. پایان‌بندی باید از دل درام بیرون بیاید، نه از خارج از آن. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که داستان‌ها از انسجام روایی برخوردار شوند و اعتماد مخاطب را جلب کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.